warum-wurde-der-solinger-täter-nicht-abgeschoben.png

تراژدی زولینگن چرا رخ داد؟

حادثه‌ی تلخ زولینگن (Solingen) که در آن سه نفر با ضربات چاقو کشته شدند و چندین نفر دیگر مجروح شدند، بحث‌های گسترده‌ای درباره‌ی ناکارآمدی سیستم اخراج پناهجویان در آلمان به وجود آورده است. مظنون اصلی این حادثه، یک جوان ۲۶ ساله سوری است که قرار بود به بلغارستان اخراج شود، اما این اخراج هرگز انجام نشد. 

درک سیستم پناهندگی و اخراج در آلمان

آلمان، به عنوان یکی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، از قوانین مشخصی برای رسیدگی به درخواست‌های پناهندگی استفاده می‌کند. یکی از این قوانین، قانون دوبلین (Dublin-Verordnung) است. بر اساس این قانون، فردی که قصد دارد در یکی از کشورهای اتحادیه اروپا پناهنده شود، باید درخواست خود را در اولین کشوری که وارد شده است، ثبت کند. به عنوان مثال، اگر یک پناهجو ابتدا وارد بلغارستان شده باشد، درخواست پناهندگی او باید در بلغارستان بررسی شود، حتی اگر بعداً به آلمان بیاید.

در این مورد خاص، مظنون سوری ابتدا وارد بلغارستان شده بود و بنابراین درخواست پناهندگی او باید در آنجا بررسی می‌شد. با این حال، او به آلمان آمد و در این کشور درخواست پناهندگی داد. بر اساس قانون دوبلین، آلمان موظف بود او را به بلغارستان بازگرداند. اما این فرآیند با مشکلاتی مواجه شد که در نهایت به وقوع حادثه زولینگن منجر شد.

مشکلات و سوالات کلیدی در عملکرد نهادها

هنریک ووست (Hendrik Wüst)، نخست‌وزیر ایالت نوردراین-وستفالن (NRW)، پس از این حادثه بر لزوم بررسی دقیق عملکرد نهادهای مختلف تاکید کرد. ووست در مصاحبه‌ای با شبکه‌ی تلویزیونی WDR گفت: «باید روشن شود که آیا اشتباهی رخ داده است و اگر بله، در کدام نهاد.» این اظهار نظر نشان‌دهنده نگرانی‌های جدی در مورد عملکرد نهادهای مختلف دولتی است که مسئول اجرای قوانین پناهندگی و اخراج هستند.

بر اساس اطلاعات موجود، این جوان سوری در تاریخ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۲ وارد آلمان شد. طبق قوانین دوبلین، پرونده‌ی پناهندگی او باید در بلغارستان بررسی می‌شد. با وجود اینکه بلغارستان با اخراج او به سرعت موافقت کرد، اولین تلاش برای اخراج او در ۳ ژوئن ۲۰۲۳ ناکام ماند. مقامات نتوانستند او را در محل اقامت خود در پادربورن (Paderborn) پیدا کنند. در این موارد، نهادهای مربوطه باید تلاش‌های دیگری برای بازداشت و اخراج او انجام می‌دادند و حتی می‌توانستند حکم جلب برای او صادر کنند. اما در این مورد خاص، این اقدامات انجام نشد و به نظر می‌رسد که سیستم اخراج دچار نواقص جدی بوده است.

مفهوم اخراج در آلمان

اخراج به معنای بازگرداندن اجباری یک فرد از کشوری است که درخواست پناهندگی داده به کشوری دیگر که مسئول رسیدگی به درخواست اوست. این فرایند پیچیده بوده و مستلزم هماهنگی‌های زیادی بین نهادهای مختلف است. در این مورد خاص، نهادهای مسئول نتوانستند به موقع این فرایند را تکمیل کنند، که به مظنون اجازه داد تا از این خلأ قانونی استفاده کرده و خود را از دید مقامات پنهان کند.

پاسخ مقامات و نقد سیستم پناهندگی

هنریک ووست تاکید کرد که حادثه زولینگن باید باعث شود تا عملکرد سیستم اخراج در آلمان به دقت بررسی شود. او از دولت فدرال انتقاد کرد که چرا فشار کافی برای اخراج این مظنون به بلغارستان اعمال نشد. این انتقادها نشان‌دهنده نگرانی‌های جدی در مورد کارآمدی سیستم پناهندگی آلمان است.

همچنین، هربرت رویل (Herbert Reul)، وزیر داخلی نوردراین-وستفالن، نیز خواستار بررسی سیستم اخراج شد و بر لزوم اصلاح قوانین موجود تاکید کرد. او همچنین از اهمیت بحث‌های شفاف و صریح درباره‌ی قوانین امنیتی و حقوقی موجود سخن گفت و خواستار یک گفتگوی جدی درباره‌ی موضوعات مرتبط با حریم خصوصی و اختیارات نهادهای امنیتی شد.

بحث‌ها درباره سیاست‌های پناهندگی و تاثیرات آن بر جامعه

پس از حادثه زولینگن، فردریش مرز (Friedrich Merz)، رهبر حزب دموکرات مسیحی (CDU)، خواستار توقف پذیرش پناهجویان از سوریه و افغانستان شد. هنریک ووست از این پیشنهاد حمایت کرد و تاکید کرد که مشکل مهاجرت و پناهندگی را نمی‌توان تنها در دفاتر محلی حل کرد.

دولت فدرال این درخواست‌ها را مغایر با قانون اساسی و قوانین حقوق بشری اتحادیه اروپا می‌داند. سخنگوی دولت، اشتفن هبشترایت (Steffen Hebestreit)، بر اهمیت حقوق پناهندگی فردی به عنوان یکی از دستاوردهای مهم قانون اساسی آلمان تاکید کرد و اعلام کرد که هیچ تلاشی برای تغییر این قانون از سوی دولت وجود ندارد. این تاکید بر حفظ حقوق پناهندگی، نشان‌دهنده تعهد دولت آلمان به اصول حقوق بشر و حمایت از افرادی است که از مناطق جنگی و بحران‌زده به این کشور پناه آورده‌اند.

حادثه زولینگن یک بار دیگر نقاط ضعف سیستم اخراج پناهجویان در آلمان را نمایان کرد و باعث شد تا درخواست‌ها برای اصلاحات اساسی در این سیستم افزایش یابد. این موضوع نه تنها برای مقامات و سیاستمداران، بلکه برای جامعه‌ی مهاجران نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.