این پیشبینی بر پایهی رفتارهای گذشتهی حاکمیت جمهوری اسلامی تنظیم شده است.
با وجود آنکه این جنگ در واقع تقابل مستقیم هستهی سخت قدرت و سپاه پاسداران با اسرائیل بود و دولت و مردم نقش مستقیمی در آن نداشتند، تیم مذاکرهکنندهی وزارت امور خارجه، به نمایندگی از حاکمیت، به میز مذاکرات بازخواهد گشت. انتظار میرود که برنامهی هستهای بهطور کامل کنار گذاشته شود. همچنین، حاکمیت محدودیتهایی در حوزهی موشکی و توقف حمایت از محور مقاومت را خواهد پذیرفت. در عین حال، جریانهای تندرو داخلی همچنان مخالفت خود را با مذاکره اعلام کرده و آن را حاصل عملکرد دولت و نتیجهی انتخاب مردم خواهند دانست.
تیم مذاکرهکننده احتمالاً اعلام خواهد کرد که مواد غنیشدهی هستهای پیش از جنگ به مکانهای امن منتقل شدهاند. همچنین، علیرغم آسیب وارد شده به تأسیسات و کادر علمی، دانش فنی هستهای همچنان حفظ شده است.
روایت رسمی پس از جنگ
اگرچه جمهوری اسلامی از نظر نظامی و استراتژیک متحمل شکست سنگینی از اسرائیل و آمریکا شده است، نتیجهی جنگ در بیانیهها و تبلیغات رسمی «پیروزی روشن» معرفی خواهد شد. برنامههای گستردهای برای برگزاری جشن پیروزی، راهپیماییها، مراسم رسمی و سخنرانیهای هماهنگ در نماز جمعه برگزار خواهد شد.
آمار تلفات نیز بهگونهای تنظیم خواهد شد که تلفات نظامی بسیار کمتر از میزان واقعی و تلفات غیرنظامی، بهویژه زنان و کودکان، بیشتر از واقعیت اعلام شود. تأکید ویژهای بر نمایش تصاویر کودکان کشتهشده خواهد بود. بعید نیست برخی از کشتهها واقعی نباشند.
در مقابل، تلفات نظامی اسرائیل و آمریکا بیش از میزان واقعی اعلام خواهد شد. همچنین گفته خواهد شد که در اسرائیل غیرنظامی وجود ندارد و همهی مردم بهنوعی درگیر جنگ بودهاند.
از دیگر محورهای تبلیغاتی، تأکید بر عملکرد موفق پدافند و سامانههای موشکی ایران خواهد بود. مدالها، نشانها و تقدیرنامههایی به فرماندهان نظامی اعطا خواهد شد. ادعاهایی مطرح خواهد شد مبنی بر انهدام تعداد زیادی از جنگندهها و پهپادهای اسرائیلی و همچنین وارد شدن ضربات قابلتوجه به پایگاه آمریکا در قطر. همزمان، تصاویری از جنگندههای منهدمشده، از جمله F-35 و F-22، توسط فعالان وابسته به حاکمیت در فضای مجازی منتشر خواهد شد. این تصاویر بهصورت رسمی منتشر نمیشوند، زیرا ساختگی بودن آنها ممکن است توسط کارشناسان اسرائیلی بهراحتی تشخیص داده شود.
فضای داخلی
بلافاصله پس از پایان جنگ، فضای داخلی با افزایش سطح اختناق و سانسور مواجه خواهد شد. رسانههای داخلی تحت فشار قرار گرفته و تهدید خواهند شد. حاکمیت با استفاده از موج بازداشتها و اعدامها تلاش خواهد کرد پیام ثبات و عدم تغییر را به جامعه منتقل کند.
در مقطع کوتاهی، حاکمیت در موضوع حجاب به مقابله با جامعه خواهد پرداخت، اما پس از مدتی با کنار گذاشتن حجاب اجباری، عملاً پایان این سیاست را رقم خواهد زد.
بازداشت گستردهی افراد با اتهام جاسوسی صورت خواهد گرفت. این افراد تحت فشار به اعترافات تلویزیونی وادار میشوند که از طریق صداوسیما پخش خواهد شد. بخشی از آنها اعدام خواهند شد. پیشبینی میشود تعداد اعدامها در سال جاری نسبت به سالهای پیش افزایش چشمگیری داشته باشد. کنترل بر دانشگاهها، دانشجویان و اساتید نیز افزایش خواهد یافت.
جانشینی رهبری
فرآیند انتخاب جانشین رهبری با شتاب بیشتری پیگیری خواهد شد، اما نتیجهای در کوتاهمدت اعلام نخواهد شد. سپاه پاسداران تلاش خواهد کرد مجتبی خامنهای را بهعنوان گزینهی جانشینی معرفی کند. در مقابل، جریان اصلاحطلب از چهرههایی مانند سید حسن خمینی حمایت خواهد کرد. نامهایی مانند محقق داماد نیز ممکن است در میان گزینهها مطرح شوند. با این حال، احتمال انتخاب یک روحانی کمتر شناختهشده و کاملاً مطیع نیز وجود دارد.
فرماندهان نظامی کشتهشده، بهویژه نیروهای بلندپایه، با افراد تندروتر و وفادارتر به حاکمیت جایگزین خواهند شد. برخلاف تصور برخی ناظران غربی که زرادخانهی موشکی را بزرگترین دارایی نظام میدانند، بزرگترین سرمایهی جمهوری اسلامی، نیروهای انسانی کاملاً مطیع و ایدئولوژیک خواهد بود.
نقش اپوزیسیون و رسانه
نفوذیهای حاکمیت در میان اپوزیسیون، با حفظ ظاهر انتقادی، بر لزوم همبستگی با حکومت در برابر دشمن خارجی تأکید خواهند کرد. آنها خواهند گفت که حتی اگر مردم با حکومت مخالف باشند، حکومت خود را به بیگانه واگذار نخواهند کرد.
برنامهریزی برای مشروعیت داخلی
در بلندمدت، حاکمیت به اهمیت پایگاه مردمی پی خواهد برد. تلاشهایی برای بهبود زیرساختها، از جمله انرژی، حملونقل و وضعیت مسکن صورت خواهد گرفت. همزمان، برنامهریزی برای برگزاری انتخابات پرشور مجلس و ریاستجمهوری آغاز خواهد شد تا تصویری از مشروعیت اجتماعی به جهان مخابره شود.
مناسبات خارجی و نگرانیهای درونساختاری
با آنکه روسیه و چین در جریان این جنگ حمایت مستقیمی از ایران نداشتند، جمهوری اسلامی بیشتر بهسمت آنها متمایل خواهد شد.
همزمان، خروج سرمایهی مقامات بلندپایه و شبکههای وابسته به قدرت افزایش خواهد یافت. شمار بیشتری از آنها خانوادههای خود را از ایران خارج خواهند کرد. این تحرکات نشانهای از آمادگی برای یک پایان غیرمنتظره تلقی میشود.
جمعبندی
در صورت وجود عقلانیت و تدبیر در ساختار حاکمیت، مسیر تحولات میتوانست بهگونهای دیگر رقم بخورد. اما تا به امروز، فاصلهی عمیقی میان حاکمیت و مردم شکل گرفته است. امید میرود حاکمیت از رویههای گذشته فاصله گرفته و تصمیماتی عقلانی و اخلاقمدارانه اتخاذ کند؛ تصمیماتی که به سود کشور و مردم خواهد بود.
نظر خود را به اشتراک بگذارید