نقدی بر جامعه ایرانیان در مهاجرت

مهاجرت، تغییری اساسی در زندگی انسان‌هاست که به‌ویژه برای ایرانیان مهاجر، جنبه‌های پیچیده‌ای از هویت و روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در این مقاله، محمد گودرزی ذکا نگاهی انتقادی به برخی رفتارها و چالش‌های فرهنگی جامعه ایرانیان مهاجر داشته و با بررسی این موضوع، زمینه‌ای برای تأمل و گفت‌وگو فراهم کرده است.

مهاجرت، تصمیمی بزرگ و تأثیرگذار در زندگی انسان‌هاست که از دیرباز در جوامع بشری رخ داده است. این پدیده، چه به دلایل اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی باشد، افراد را با چالش‌ها و فرصت‌های جدیدی روبه‌رو می‌کند. برای ایرانیانی که به هر دلیلی وطن خود را ترک کرده‌اند، مهاجرت نه‌تنها یک تغییر جغرافیایی، بلکه دگرگونی عمیقی در هویت، فرهنگ و روابط اجتماعی است. با وجود فرصت‌های ارزشمندی که زندگی در کشورهای جدید ایجاد می‌کند، گاهی رفتارهای خاصی در میان ایرانیان مهاجر دیده می‌شود که می‌تواند روند تطبیق آنها را با محیط جدید دشوارتر کند.

چشم ‌وهم‌چشمی و نمایش زندگی غیرواقعی

یکی از رایج‌ترین رفتارهای قابل مشاهده در جامعه ایرانیان مهاجر، چشم‌وهم‌چشمی و نمایش زندگی غیرواقعی است. این موضوع که ریشه در برخی باورها و ارزش‌های اجتماعی ایرانی دارد، در فضای مهاجرت شدت بیشتری پیدا می‌کند. در محیط‌های جدید، افراد به‌جای تمرکز بر سازگاری و پیشرفت، گاه تلاش می‌کنند تصویری متفاوت و غیرواقعی از زندگی خود ارائه دهند.

شبکه‌های اجتماعی، بستری مناسب برای بروز این رفتارها شده‌اند. به‌عنوان مثال، ایرانیانی که به تازگی به کشورهای اروپایی، آمریکایی یا استرالیا مهاجرت کرده‌اند، گاه با نمایش زندگی پرزرق‌وبرق، تلاش می‌کنند موقعیت خود را بهتر از آنچه هست نشان دهند. این تصاویر ممکن است شامل عکس‌هایی از سفرهای لوکس، خانه‌های شیک یا موفقیت‌های تحصیلی و شغلی باشد. در حالی که واقعیت زندگی این افراد، ممکن است با مشکلات مالی، شغلی یا حتی تنهایی همراه باشد.

این رفتار، علاوه بر تأثیرات منفی روانی بر دیگران، باعث کاهش صداقت و اعتماد متقابل در جامعه ایرانیان مهاجر می‌شود. بسیاری از افراد، به دلیل تضاد میان واقعیت و آنچه دیگران نشان می‌دهند، احساس سرخوردگی می‌کنند و خود را در رقابتی بی‌پایان و ناسالم می‌بینند.

رقابت‌های ناسالم به جای حمایت متقابل

یکی دیگر از نقدهای مهم به جامعه ایرانیان مهاجر، نبود حمایت متقابل است. مهاجرت، فرآیندی پرچالش است که نیازمند همبستگی و همکاری میان افراد یک جامعه است. در حالی که انتظار می‌رود ایرانیان مهاجر در کشورهای مقصد، یکدیگر را حمایت کرده و به اشتراک‌گذاری تجربیات و اطلاعات بپردازند، در عمل چنین چیزی کمتر دیده می‌شود.

به‌عنوان مثال، فردی که به‌تازگی وارد کشوری مانند آلمان شده، ممکن است برای آشنایی با قوانین اقامت، یافتن شغل یا ثبت‌نام فرزندان در مدارس به راهنمایی نیاز داشته باشد. اما در بسیاری از موارد، نه‌تنها این حمایت‌ها ارائه نمی‌شود، بلکه حسادت، رقابت و حتی گاه تخریب دیگران جایگزین آن می‌شود.

این وضعیت، به‌ویژه در محیط‌های کاری و حرفه‌ای نیز دیده می‌شود. برخی از ایرانیان مهاجر، به‌جای کمک به یکدیگر برای پیدا کردن فرصت‌های شغلی یا پیشرفت حرفه‌ای، به تضعیف جایگاه یکدیگر می‌پردازند. این رفتارها نه‌تنها به ضرر فردی، بلکه به تضعیف جایگاه کلی جامعه ایرانیان در کشور مقصد منجر می‌شود.

تأثیر انزوا بر ایرانیان مهاجر

چنین فضای پرتنش و رقابتی، بسیاری از ایرانیان مهاجر را به سمت زندگی در انزوا سوق داده است. انزوا، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت باعث آرامش فرد شود، اما در درازمدت پیامدهای منفی متعددی دارد.

افرادی که از جامعه فاصله می‌گیرند، اغلب از فرصت‌های ارتباطی و شغلی محروم می‌شوند. به‌عنوان مثال، بسیاری از فرصت‌های شغلی در کشورهای مهاجرپذیر، از طریق شبکه‌سازی و ارتباطات شخصی به دست می‌آید. فردی که از دیگران فاصله می‌گیرد، شانس خود را برای پیشرفت حرفه‌ای کاهش می‌دهد.

علاوه بر این، مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و کاهش اعتمادبه‌نفس نیز از دیگر پیامدهای زندگی در انزوا است. ایرانیانی که به دلیل نبود حمایت یا رقابت‌های ناسالم، از جامعه مهاجران فاصله می‌گیرند، گاه احساس تنهایی شدیدی را تجربه می‌کنند که می‌تواند بر کیفیت زندگی آنها تأثیر بگذارد.

ریشه‌های فرهنگی رفتارهای جامعه ایرانیان مهاجر

برای درک بهتر رفتارهای اجتماعی ایرانیان مهاجر، لازم است به ریشه‌های فرهنگی و تاریخی این رفتارها نگاهی بیندازیم. در جامعه ایرانی، از دیرباز رقابت‌های خانوادگی و اجتماعی نقش پررنگی داشته است. این رقابت‌ها، گاه به شکلی ناسالم در میان اعضای خانواده یا دوستان دیده می‌شود.

به‌عنوان مثال، بسیاری از خانواده‌ها، فرزندان خود را از کودکی به مقایسه با دیگران وامی‌دارند. این مقایسه‌ها، اگرچه گاه با نیت مثبت انجام می‌شود، اما در نهایت باعث ایجاد حسادت، خودکم‌بینی یا نیاز به اثبات برتری در افراد می‌شود. این نگرش، حتی در مهاجرت نیز همراه افراد باقی می‌ماند و به رفتارهایی مانند نمایش زندگی غیرواقعی یا رقابت‌های ناسالم دامن می‌زند.

راهکارهایی برای بهبود وضعیت

 برای غلبه بر این مشکلات و ایجاد جامعه‌ای متحدتر و موفق‌تر در میان ایرانیان مهاجر، لازم است تغییراتی در نگرش‌ها و رفتارهای اجتماعی ایجاد شود. در ادامه، چند پیشنهاد برای بهبود این وضعیت ارائه می‌شود:

  1. ایجاد فضاهای گفت‌وگو و همکاری: تشکیل انجمن‌ها و گروه‌های محلی که ایرانیان بتوانند در آن تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و از یکدیگر حمایت کنند، می‌تواند تأثیر مثبتی داشته باشد. این فضاها باید بر پایه همدلی و همکاری شکل بگیرند و رقابت‌های ناسالم را کاهش دهند.
  2. تقویت خودآگاهی فرهنگی: برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی برای مهاجران، با هدف آشنایی با فرهنگ کشور میزبان و مدیریت چالش‌های مهاجرت، می‌تواند به کاهش تنش‌ها و افزایش همبستگی کمک کند.
  3. ترویج صداقت در روابط اجتماعی: تشویق افراد به ارائه تصویری واقعی از زندگی خود، به‌ویژه در فضای مجازی، می‌تواند به کاهش فشارهای روانی و تقویت اعتماد متقابل کمک کند.
  4. تغییر تعریف موفقیت: جامعه ایرانیان مهاجر باید به این درک برسد که موفقیت تنها به دستاوردهای مالی یا اجتماعی محدود نمی‌شود و شامل عواملی مانند رضایت شخصی، سلامت روان و کیفیت روابط اجتماعی نیز هست.
  5. ارتباط با جوامع میزبان: تعامل بیشتر با شهروندان کشور مقصد، می‌تواند به یادگیری مهارت‌های جدید و تقویت ارتباطات بین‌فرهنگی کمک کند.

مهاجرت: فرصتی برای رشد و اتحاد

در نهایت، باید به یاد داشت که مهاجرت، اگرچه با چالش‌های فراوانی همراه است، فرصتی بی‌نظیر برای رشد و بازآفرینی فراهم می‌کند. این فرصت، تنها در صورتی به ثمر می‌نشیند که جامعه مهاجران بتواند رفتارهای منفی گذشته را کنار بگذارد و بر همبستگی، حمایت و همکاری تمرکز کند.

ایرانیان مهاجر، با پیشینه فرهنگی غنی و توانایی‌های فردی، پتانسیل بالایی برای موفقیت در کشورهای جدید دارند. اما این موفقیت، تنها زمانی محقق می‌شود که اتحاد و درک متقابل جایگزین رقابت‌ها و تنش‌های ناسالم شود.

بیایید با تغییر نگرش‌ها و تقویت همبستگی، از مهاجرت به‌عنوان فرصتی برای ساختن جامعه‌ای قوی‌تر و موفق‌تر استفاده کنیم. آینده روشن‌تر، در سایه همدلی، احترام و تلاش جمعی ممکن است.

نویسنده: محمد گودرزی ذکا