گفتگو با دکتر رضا تام، نویسنده کتاب «ماه در کرانه»، فرصتی بینظیر برای آشنایی با دیدگاههای شخصی و حرفهای نویسندهای است که مهاجرت و زندگی در کشور آلمان، تحولی عمیق در زندگی و آثارش به وجود آورده است. رضا تام، با تجربهای بیش از دو دهه در حوزه بازاریابی و خلق برندهایی موفق در ایران، تصمیم گرفت در پی چالشها و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی، مسیر زندگی خود را به آلمان تغییر دهد. او در این مصاحبه از انگیزههای مهاجرت، پیچیدگیهای زندگی پس از مهاجرت و تاثیری که این شرایط بر نویسندگیاش داشته، سخن میگوید.
کتاب «ماه در کرانه»، حاصل درهمتنیدگی تجربیات عاطفی و روانی نویسنده در مواجهه با مسائل مهاجرت، تنهایی و بازنگری در ارزشهای شخصی است. به گفته رضا تام، این کتاب، نه فقط یک داستان، بلکه بازتابی از عمق تجربیات انسانی است که در سایه چالشهای اجتماعی، اقتصادی و عاطفی به وجود آمده است. او با نگاهی موشکافانه و دقیق به بررسی روابط انسانی و روانشناسی شخصیتها پرداخته و تلاش کرده است که لایههای پنهان داستان را برای خوانندگان به گونهای طراحی کند که بتوانند همزادپنداری و ارتباطی عمیقتر با آن برقرار کنند.
در این مصاحبه، رضا تام به فرآیند نگارش کتاب و اینکه چگونه نویسندگی به او کمک کرده تا با احساسات و زخمهای درونی خود مواجه شود، اشاره میکند. او با بیان اینکه در داستانهایش شخصیتهایی را با الهام از اساطیر و تاریخ فرهنگی و اجتماعی خلق کرده است، خواننده را دعوت به سفری درونی برای کشف مفاهیم و پیامهای پنهان در لایههای داستان میکند. در ادامه، او از تأثیر مهاجرت بر دیدگاههایش، ارتباط آن با شخصیتهای داستان، و حتی تجربههایی که از دنیای بازاریابی با خود به داستان آورده سخن میگوید؛ تجربیاتی که در بخشی از کتاب به آنها پرداخته و بازتابی از نگاه انتقادی او به فضای کسبوکار و مهاجرت است.
این مصاحبه، گفتوگویی است که فراتر از یک نگاه معمول به کتاب و نویسندگی، به ما این فرصت را میدهد که با عمق جهان ذهنی دکتر رضا تام آشنا شویم و سفری کوتاه به دنیایی از مفاهیم و چالشهای عاطفی و اجتماعی را تجربه کنیم. رضا تام با «ماه در کرانه»، مسیری برای شناخت بیشتر از خود و پیرامونش یافته و این رمان را به عنوان بازتابی از این جستجو و کاوش به خوانندگان هدیه میدهد.
معرفی و پیشینه
مجله موزائیک: لطفاً کمی از خودتان بگویید. چه زمانی ایران را ترک کردید و دلیل این مهاجرت چه بود؟
رضا تام: من رضا تام هستم، ۴۱ ساله و به زودی در ۱۳ نوامبر ۴۲ ساله خواهم شد. اصالتاً جنوبی هستم اما حدود ۲۲ سال در تهران زندگی کردم. زمینه تحصیلی و تخصصی من در حوزه مارکتینگ است و هرچند که به این حرفه مشغولم، همچنان طراحی نیز بخشی جدانشدنی از هویت حرفهای من است و از آن لذت میبرم. سابقه کاری و حرفهایام را میتوانید در پروفایل لینکدین من مشاهده کنید، بهویژه اگر به محتوای تخصصی مرتبط با مارکتینگ و زمینههای بحث شده در این رمان علاقهمند هستید.
ایده مهاجرت به آلمان برای من از حدود سال ۲۰۱۶ شکل گرفت، وقتی برای اولین بار به اینجا سفر کاری داشتم. آن زمان با شرکت SIG که در آلمان مستقر است در زمینه بستهبندی همکاری داشتیم، و من برای نظارت بر سفارشات تولید اینجا بودم. آلمان برای من، به عنوان کشوری که به مهد صنعت معروف است، جذابیت ویژهای داشت، بهویژه برای کسی مثل من که فعالیتهای حرفهایام در این زمینه است. البته شرایط اقتصادی و اجتماعی در ایران نیز روز به روز دشوارتر شد، و نهایتاً جنبش “زن، زندگی، آزادی” در سالهای اخیر، وضعیت روانی همه ما را تحت تأثیر قرار داد. این بود که تصمیم گرفتم به آلمان بیایم؛ تصمیمی که در ابتدا به صورت جدی به آن فکر نمیکردم، اما با گذشت زمان و مشکلاتی که بسیاری از مردم ایران با آن دستبهگریبان شدند، به نقطهای رسیدم که مهاجرت را راهحل منطقیتری دیدم.
مجله موزائیک: آیا مهاجرت به آلمان تغییری در دیدگاه شما نسبت به زندگی یا نویسندگی ایجاد کرده است؟ اگر بله، چگونه؟
رضا تام: بله، مهاجرت به آلمان، تغییری عمیق در دیدگاه من نسبت به زندگی و نویسندگی ایجاد کرد. این تجربه به من کمک کرد تا در تنهایی و سکوت، با لایههایی از وجود خودم مواجه شوم که هرگز تصور نمیکردم. انگار همانند رودخانهای که در ظاهر زیبا و آرام جریان دارد، اما وقتی این جریان ناگهان خشک میشود، آنچه در عمق پنهان بوده و آسیبهای گذشته را آشکار میسازد، به چشم میآید. در این تنهایی مطلق، مواجهه با کودک درونم و زخمهای کهنهای که زیر جریان روزمرگی پنهان شده بودند، برای من واقعیتی تازه از خودم را به همراه آورد.
این تجربه مرا به تفکری متفاوت درباره ارزشها، رابطهها و مفهوم زندگی رساند و به من انگیزه داد که افکار و احساسات عمیق و متفاوتی را که در این مسیر کشف کرده بودم، در قالب یک رمان بازتاب دهم. میتوان گفت که نوشتن به من کمک کرد تا با نگاه به زخمها و آسیبهای نهفته، دوباره با خودم ارتباط برقرار کنم و در عین حال، سعی کنم با دیدهای تازه به جنبههای مختلف زندگی و روابط انسانی بپردازم.
درباره کتاب “ماه در کرانه“
مجله موزائیک: ایده نوشتن این کتاب چه زمانی به ذهن شما رسید؟ آیا یک اتفاق یا تجربه خاصی باعث شروع این ایده شد؟
رضا تام: ایده نوشتن این کتاب در حقیقت از دل تجربهها و آسیبهای شخصی در طول مهاجرت شکل گرفت. به نوعی این رمان واکنشی به شرایط خاصی بود که در آن دوران داشتم. احساس کردم که تنها راه مواجهه با این تنهایی و چالشها، نوشتن است. بهواسطه نویسندگی توانستم از این تجربهها نه تنها عبور کنم، بلکه آنها را به داستانی تبدیل کنم که بازتابی از سفر درونی خودم باشد. میتوان گفت که این کتاب زاییده همان شرایط دشواری است که در مهاجرت تجربه کردم، و نوشتن آن، راهی برای بازسازی ارتباط با خود و همچنین به اشتراکگذاری این سفر احساسی و ذهنی با دیگران بود. شرایطی خاصی که در تنهایی و بحرانهای مهاجرت، با احساسات عمیق و پیچیدهای روبهرو شدم. این چالشها و تجربههای تلخ، بهویژه کلاهبرداری مالی و از دست دادن همه سرمایهام، موجب شد به نوشتن به عنوان راهی برای مقابله با این شرایط روی بیاورم.
مجله موزائیک: نوشتن این کتاب چقدر زمان برد و این فرآیند برای شما چگونه بود؟
رضا تام: فرآیند نوشتن این کتاب حدود چهار ماه به طول انجامید. در آغاز، نوشتن برای من تنها راهی برای نجات از تنهایی بود و بدون آنکه به بازخوانی یا ویرایش نوشتههایم فکر کنم، روزهای اول بدون توقف مینوشتم. سپس به مرور زمان و پس از تکمیل، متوجه شدم چقدر احساسات پیچیده و عمیق از دل این نوشتهها بیرون آمدهاند که بازتابی از ضعفها و مبارزات روحی من در آن زمان است که با اصلاحات و بازبینیهای بعدی، کتاب شکل نهایی خود را پیدا کرد.
مجله موزائیک: آیا تجربههای شخصی شما در مهاجرت و زندگی در خارج از کشور تأثیری بر محتوای این کتاب داشتند؟ اگر بله، چگونه؟
رضا تام: بله، قطعاً. مهاجرت و زندگی در آلمان و مواجهه با دشواریها و ناامیدیهای ناشی از دوری از وطن و تنهایی، تأثیر عمیقی بر محتوای این کتاب داشته است. این تجربهها موجب شد که با نگاهی نقادانهتر به جنبههای اجتماعی و عاطفی زندگی نگاه کنم و بخشی از این دیدگاهها را بهطور غیرمستقیم در داستان کتاب بگنجانم.
مجله موزائیک: شما بخشهایی از کتاب خود را به انتقال دانش و تجربیات خود در زمینه بازاریابی اختصاص دادهاید. لطفاً کمی در این مورد توضیح بدهید.
رضا تام: بله درست است. از این کار سه هدف اصلی را دنبال کردهام. اول اینکه، به دلیل حضور من از آغاز راهاندازی برند ساناستار و نقشی که به عنوان اولین فرد شرکت در کنار آقای میزبان ایفا کردم، تجربهای مستقیم و نزدیک از فرآیند رشد و بلوغ این برند بهدست آوردهام. طی ده سالی که به کسب رتبه دوم بازار آبمیوه ایران دست یافتیم، همه زندگی و وقتم را برای موفقیت این برند صرف کردم و از نزدیک شاهد مراحل شکلگیری، پرورش و دستاوردهای آن بودم. به همین دلیل، تصمیم گرفتم این تجربیات واقعی خود را برای نشان دادن چگونگی دستیابی به یک موفقیت بزرگ در شرایطی که آینده نامشخص و مبهم است، به اشتراک بگذارم.
هدف دوم من نمایش فضای مسموم اقتصادی ایران بوده است، تا این چالشهای اقتصادی را که بر موفقیت و رشد کسبوکارها اثر میگذارند، به تصویر بکشم.
سومین هدف این بود که بحران عدم مدیریت سرمایه انسانی را در میان جمعیت مهاجر آلمان بیان کنم، چراکه این موضوع میتواند بهعنوان یک معضل جدی بر جامعه مهاجران و اقتصاد آلمان تأثیر منفی بگذارد.
مجله موزائیک: پیام یا مفهومی که میخواهید از طریق این کتاب به مخاطبان منتقل کنید چیست؟
رضا تام: “ماه در کرانه” نهتنها یک داستان است، بلکه بازتابی از واقعیتهای اجتماعی، روابط انسانی و کشمکشهای عاطفی است که همه ما در زندگی تجربه میکنیم. من در این رمان سعی کردهام با استفاده از شخصیتهای مختلف، نمایندههای نمادینی از مسائل اجتماعی و روانی مختلف ایجاد کنم. هر کدام از زنان این داستان، همچون “ماه”، نماینده مفاهیمی عمیق و گاه اساطیری هستند که ریشه در فرهنگ و تاریخ دارند. به عنوان مثال، شخصیت ماه با زیبایی و گیرایی خاصی که در همه فرهنگها نماد عشق و جذابیت است، به نوعی بازتاب دهنده ایدهآلها و آرزوهایی است که در جهان واقعی نیز بسیاری از ما به دنبال آن هستیم. دیگر شخصیتها نیز همچون دختر کوچک راوی که نماد آینده زنان ایران است، هر کدام رویکردی به مسائل و آسیبهای اجتماعی و فرهنگی دارند.
این کتاب در حقیقت یک بررسی دقیق از نقشها و پویاییهای اجتماعی بین زنان و مردان و تأثیرات متقابل آنهاست. الهامهای این رمان از آثار بزرگ همچون “آنا کارنینا” از تولستوی و “کافکا در کرانه” از هاروکی موراکامی گرفته شده است. شخصیتها از اساطیر و شخصیتهای تاریخی نظیر نیکلای در “آنا کارنینا” یا مدوسا و پاندورا الهام گرفتهاند و هرکدام نماد ویژگیها و مفاهیم خاصی هستند. همچنین، این لایهها به صورتی طراحی شدهاند که خواننده بتواند در سطحی شخصیتر به کشف آنها بپردازد و از این اکتشافات لذت ببرد.
مجله موزائیک: در ابتدای کتاب، شما نوشتهاید: “تمامی داستان دارای مفاهیم پنهان است. سعی کردهام با قرار دادن آنها در لایههای پنهان داستان، لذت اکتشاف نیز برای شما فراهم کنم.” ممکن است بیشتر درباره این جمله و مفاهیم پنهان توضیح دهید؟
رضا تام: هدف از این جمله، ایجاد فرصتی برای خواننده است تا به کشف معانی و پیامهای پنهان بپردازد. لایههای پنهان داستان نشاندهنده چالشهای عاطفی و اجتماعی مختلفی است که انسان در طول زندگی با آنها مواجه میشود. این مفاهیم از طریق روابط بین شخصیتها و حوادث داستان به تصویر کشیده شدهاند و خواننده میتواند در خلال خواندن و با تامل در جزئیات، برداشتهای عمیقتری از داستان کسب کند. در سراسر داستان سعی کردهام با ذکر یک جمله و یا یک عدد اشاره واضحی به مفاهیمی داشته باشم که با موضوعات رمان ارتباط دارد و میتواند به آن معنایی عمیقتر بدهد. شاید درست نباشد آنها را فاش کنم اما بهعنوان راهنمایی برای کسانی که علاقهمند به کشف هستند میتوانم به یکی از اصلیترین آنها که مفهوم زمان است اشاره کنم.
مجله موزائیک: چه موضوعات و مضامینی در رمان “ماه در کرانه” بررسی شده است؟
رضا تام: رمان ماه در کرانه نگاهی عمیق و نقدآمیز به مسئلهٔ مردسالاری و فرهنگهای سنتی جامعهٔ ایران دارد. محوریت این اثر بر اساس مشکلات تاریخی و اجتماعی است که زنان ایرانی از گذشتهٔ تکامل انسان تا به امروز با آن روبرو بودهاند. در این داستان، من به ریشههای عمیق این نگاه تضعیفکننده و محدودکننده پرداختهام که باعث شده فرصتهای درخشش و ظهور زنان ایرانی از آنها گرفته شود. این ریشهها، که بهصورت ناخودآگاه و آگاهانه از درون خانوادهها و ساختارهای اجتماعی رشد کرده، به شکلگیری فرهنگی منجر شده که زنان را در جایگاههای محدود قرار میدهد و آنها را از تحقق توانمندیهایشان دور میکند.
این فرهنگ نهتنها در خانواده بلکه در ساختار اجتماعی هم ریشه دوانده است و در نتیجه، بسیاری از زنان ایرانی برای نجات استعدادها و استفاده از رسالتی که در خود احساس میکنند، مجبور به مهاجرت و مواجهه با چالشهای بزرگی میشوند. آنها به خارج از مرزهای ایران میروند تا درخشش خود را که مانند ماهی در شبهای تاریک بر دریای عظیم انسانیت نور میافکند، آشکار سازند. بااینحال، بسیاری از زنان دیگر هرگز این فرصت را پیدا نمیکنند و در سایهٔ فرهنگ و باورهای محدودکننده، استعدادهایشان را به همراه خود به فراموشی میسپارند.
مجله موزائیک: چه الهامی در انتخاب نام “ماه در کرانه” برای رمان وجود داشت؟
رضا تام: درواقع نام ماه در کرانه از مفهوم عمیقی نشأت گرفته است که از زندگی و وضعیت بسیاری از زنان ایرانی الهام میگیرد؛ زنانی که برای دستیابی به رؤیاها و تحقق استعدادهایشان، مجبور به مهاجرت شدهاند. این نام، به گونهای استعاری و نمادین به نور و روشنایی ماه در شبهای تاریک اشاره دارد؛ ماهی که در تاریکی شب، تنها منبع امید و روشنایی است. در این استعاره، ماه نمایانگر زن است — زنانی که باوجود سختیهای مهاجرت و دوری از خانه و خانواده، در تلاشاند تا نور وجود و استعدادهای خود را در میان ظلمت و تاریکی به جهان بتابانند. شب در این داستان نماد تمام آن محدودیتها، سختیها و فرهنگهای سنتی است که جلوی رشد و شکوفایی زنان را در ایران گرفته است. اما درست همانطور که ماه با درخشش خود به شب معنایی تازه میبخشد، زنان ایرانی نیز با مهاجرت و جستجوی فرصتهای جدید در دیاری ناآشنا، سعی در گشودن مسیرهای تازه دارند. ماه در کنار ساحل یا کرانه، منتظر فرصتی است تا به جایگاهی دست یابد که در آن بتواند همچون نور روشنی در تاریکی بدرخشد و جهان را از زیبایی و تواناییهای خود آگاه سازد. این نام به گونهای عمیق، ترکیبی از امید و عشق را در دل خود جای داده است؛ عشق به زندگی و رؤیاها و امید به اینکه روزی این زنان بتوانند بدون موانع و محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، درخشش واقعی خود را به نمایش بگذارند.
مجله موزائیک: نقش راوی در رمان چیست و او چگونه به ماجرای زندگی “ماه” و موضوعات اجتماعی پرداخته است؟
رضا تام: راوی در این داستان بهعنوان شاهدی آگاه و دردآشنا حضور دارد؛ او بهعنوان یک مرد، سعی میکند نقشی حمایتی و حتی ناجی را برای “ماه” ایفا کند و شاهد ظلمهایی است که خانواده و جامعه به این زن تحمیل کردهاند. راوی، در تلاش است که از جایگاه خود، دست ماه را بگیرد و او را از پشت ابرهای تیرهای که تاریخ، مذهب و اجتماع بر او تحمیل کرده، نجات دهد. او میخواهد مانند نوری در زندگی “ماه” باشد تا شاید زن بتواند رسالت ذاتی خود را فارغ از نقش تحمیلی خود پیدا کند و از قید و بندهایی که او را به زندگیای محدود کرده رها شود. اما … خوب، در داستان خواننده متوجه نتیجهٔ این تلاش میشود.
دسترسی به کتاب و پیام پایانی
مجله موزائیک: این کتاب چگونه قابل دسترسی است؟ آیا نسخهای آنلاین یا چاپی از آن موجود است؟
رضا تام: این کتاب در حال حاضر به صورت نسخه آنلاین و بخش به بخش منتشر میشود. تصمیم گرفتم ابتدا کتاب را به این شیوه منتشر کنم تا بتوانم هر بخش را به مرور و با دقت بیشتری ویرایش کنم و با بازخوردهای مخاطبان نیز آشنا شوم. نسخه اولیه کتاب با لحنی رسمیتر نوشته شده، چراکه قصد داشتم از ابزار هوش مصنوعی برای ترجمه به آلمانی استفاده کنم. اما برای مخاطبان فارسیزبان، بخشهایی از متن را با لحن محاورهایتر و نزدیکتر به فرهنگ ایرانی تنظیم کردهام. برنامهریزی برای انتشار نسخه چاپی در آینده نیز در دست اجرا خواهد بود.
لینک دانلود فصل اول و دوم کتاب “ماه در کرانه”
مجله موزائیک: آیا پیامی هست که بخواهید به خوانندگان در پایان این مصاحبه منتقل کنید؟
رضا تام: برای من، این کتاب فراتر از یک رمان است؛ تلاشی است برای بازنمایی عمق تجربههای انسانی و چالشهای عاطفی و اجتماعی که همگان با آن روبهرو میشوند. در پایان رمان، به این نتیجه اشاره میکنم که هیچ انسانی ذاتاً بد نیست. تمام آسیبهایی که از دوران کودکی تا بزرگسالی بر ما تأثیر میگذارد، میتواند توانایی ما را در درک محیط و اطرافیان محدود کند. هر فرد، از زاویه دید خود به دیگران نگاه میکند و به همین دلیل، رفتارهای طبیعی آنها را به عنوان بدی تلقی میکند. این درک محدود ما، تنها به دلیل عدم تمرین در دیدن از زوایای دیگر است.
اگر روزی انسانها یاد بگیرند که زاویه دید خود را گسترش دهند و فقط از دیدگاه خود نبینند، میتوانند درک بهتری از دیگران پیدا کنند. در آن صورت، دیگر بدیای وجود نخواهد داشت و تنها محدودیتهای درک ماست که ما را از فهم یکدیگر باز میدارد. اگر این توانایی را در خود پرورش دهیم، میتوانیم دنیای بهتری بسازیم، جایی که همدلی و درک متقابل بر پایهی احترام و محبت بنا شده باشد.
امیدوارم خوانندگان، با خواندن این کتاب، هم ارتباطی عمیقتر با محتوای آن برقرار کنند و هم به کشف لایههای پنهانی رمان برسند. البته باید این را هم اضافه کنم که قرار دادن لایههای پنهان با کشف لایههای پنهان درون ما ارتباط مستقیم دارد که امیدوارم به خوانندگان نیز کمک کند تا بتوانند لایههای پنهان خودشان را نیز کشف کنند. در نهایت از همه کسانی که در این مسیر همراهیام میکنند، سپاسگزارم و امیدوارم کتاب بتواند برایشان الهامبخش باشد.
مجله موزائیک: سپاسگزاریم، آقای دکتر تام، که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید. به شما برای خلق «ماه در کرانه» تبریک میگوییم و برایتان در مسیر حرفهای و هنری آینده، آرزوی موفقیت و سربلندی داریم.
نظر خود را به اشتراک بگذارید