سقوط تاریخی دلار

پایان دوران دلار؟ پیامدهای یک سقوط تاریخی

آنچه در این مقاله می خوانید :

در یک روز معمولی در خیابان‌های پرهیاهوی نیویورک (New York)، تابلوهای صرافی، عددی غیرمنتظره را نشان می‌دهند: کاهش ارزش دلار!! در نگاه اول شاید فقط یک عدد پایین‌تر دیده شود، اما در واقع، این اتفاق می‌تواند تاروپود اقتصاد جهانی را دگرگون کند. داستانی که در قلب ایالات متحده آغاز شده، حالا دامن اروپا و حتی جیب من و شما را هم گرفته است.

اما ماجرا از کجا شروع شد؟ چه چیزی این ستون فقراتِ تجارت جهانی را متزلزل کرده؟ و آیا کاهش قیمت دلار، فرصتی برای اروپا (Europa) و به‌ویژه آلمان (Deutschland) است؟ در این مقاله، با هم نگاهی داریم به صحنه‌های سیاسی کاخ سفید (Weißes Haus) تا سالن‌های صادراتی فرانکفورت (Frankfurt)، تا پرده از بازی بزرگانِ پول و قدرت برداریم.

دلار: اسکناس یا قدرت جهانی؟

اگر فکر می‌کنید دلار (Dollar) فقط تکه‌ای کاغذ با عکس رؤسای جمهور آمریکاست، سخت در اشتباهید. دلار، قلب تپندهٔ اقتصاد جهانی‌ست. بیش از ۶۰٪ از تمام مبادلات بین‌المللی با این ارز انجام می‌شود. اما چرا دنیا این‌قدر به دلار اعتماد دارد؟

پاسخ در دو واژه نهفته است: «اعتماد» و «نقدشوندگی». دولت آمریکا اوراق قرضه‌ای صادر می‌کند که امن، سودده و همیشه قابل خریدوفروش‌اند. این یعنی سرمایه‌گذاران بزرگ، از بانک‌های مرکزی گرفته تا صندوق‌های بازنشستگی، با خیال راحت دلار می‌خرند. به همین دلیل، دلار جایگاهی بی‌رقیب به‌عنوان “ارز ذخیرهٔ جهانی” (Weltreservewährung) پیدا کرده است.

ورق برگشته: رئیس‌جمهوری که باعث کاهش نرخ دلار می شود !!

در دل کاخ سفید، تصمیمی عجیب در حال شکل‌گیری است. دونالد ترامپ (Donald Trump)، رئیس‌جمهور آمریکا، سیاستی اتخاذ کرده که برخلاف انتظار، نه تقویت دلار بلکه تضعیف آن را دنبال می‌کند.

چرا؟ ساده است. وقتی دلار ارزان‌تر باشد، کالاهای آمریکایی برای خریداران خارجی مقرون‌به‌صرفه‌تر می‌شود. یعنی صادرات افزایش پیدا می‌کند و صنایع داخلی جان تازه می‌گیرند. از ماشین‌سازی تا کشاورزی، همه از این سیاست بهره‌مند می‌شوند. ترامپ حتی با اعمال تعرفه‌های سنگین وارداتی، تلاش کرده تا شرکت‌های خارجی را از بازار آمریکا بیرون کند—حرکتی که در کوتاه‌مدت برای تولیدکنندگان داخلی جذاب بود، اما در بلندمدت لرزه به ستون‌های اعتماد جهانی وارد خواهد کرد و ممکن است موجب سقوط دلار شود.

کاهش ارزش دلار

اعتماد، آهسته اما پیوسته فرسوده می‌شود

تصمیمات اقتصادی ترامپ، به‌ویژه پیشنهاد مشاور اقتصادی او استیو میران (Steve Miran) مبنی بر دریافت «هزینه استفاده از دلار» از کشورهای دیگر، شوکی به بازارهای مالی وارد کرد. تحلیل‌گرانی مثل یِنس زوده‌کوم (Jens Südekum) از دانشگاه دوسلدورف (Universität Düsseldorf) هشدار دادند که چنین سیاست‌هایی می‌تواند منجر به فروپاشی اعتماد جهانی به دلار شود.

و وقتی اعتماد از بین برود، سرمایه‌گذاران به دنبال جایگزین می‌گردند.

اروپا: برنده یا بازندهٔ سقوط دلار؟

بیایید کمی از آمریکا فاصله بگیریم و نگاهی به اروپا بیندازیم. قاره‌ای که با پول واحدش—یورو (Euro)—سعی دارد در برابر ابرقدرت اقتصادی جهان قد علم کند. حالا که روند کاهش ارزش دلار شروع شده، فرصت طلایی‌ای برای اروپا پیش آمده است.

برای صادرات آلمان، کاهش ارزش دلار می‌تواند مثل سم باشد. ماشین‌آلات، قطعات صنعتی و فناوری‌های آلمانی در بازار آمریکا گران‌تر می‌شوند. اما از سوی دیگر، برای واردات انرژی، که معمولاً با دلار خریدوفروش می‌شود—مثل نفت (Erdöl) و بنزین (Benzin)—اروپا سود می‌برد. کالاهای وارداتی ارزان‌تر تمام می‌شوند و فشار بر مصرف‌کنندگان کاهش می‌یابد.

پیچیدگی‌های فرصت

حالا سؤال این است: آیا ریزش دلار این یک فرصت است یا یک تهدید؟ پاسخ ساده نیست. صنایع لوکس و پیشرفتهٔ آلمان مثل تولیدکنندگان ماشین‌های صنعتی یا تجهیزات پزشکی، حتی با قیمت بالاتر هم در آمریکا مشتری دارند. چون این کالاها اغلب در آمریکا تولید نمی‌شوند. بنابراین، شرکت‌های آلمانی هنوز هم می‌توانند سودده باقی بمانند.

اما اگر دلار جایگاه خود را به‌عنوان ارز بین‌المللی از دست بدهد، چالش‌های بزرگ‌تری در راه است. در نبود یک پول جهانی، شرکت‌ها باید با هزینه‌های بیشتر و ریسک‌های نوسان ارزی دست‌وپنجه نرم کنند. دلار، به‌رغم تمام ضعف‌هایش، سیستم مالی جهان را ساده‌تر کرده بود.

سقوط دلار

رؤیای یورو به‌عنوان ارز جهانی

جایگزینی دلار کار آسانی نیست. حتی اگر یورو یا یوآن چین (Renminbi) هم وارد میدان شوند، باید زیرساخت‌های لازم را داشته باشند. اوراق قرضهٔ امن، بازارهای مالی بزرگ، و مهم‌تر از همه، ثبات سیاسی و حقوقی.

اروپا در این زمینه‌ها پیشرفت‌هایی داشته، اما یک مانع بزرگ هنوز پابرجاست: نبود بازار بدهی مشترک. برخلاف آمریکا که یک بازار واحد و عظیم دارد، در اروپا هر کشور جداگانه اوراق منتشر می‌کند. این پراکندگی باعث می‌شود سرمایه‌گذاران نتوانند به یورو مثل دلار اعتماد کنند.

مانع بزرگ: ترس آلمان از بدهی

در اینجا به یکی از حساس‌ترین موضوعات سیاست مالی اروپا می‌رسیم: مخالفت آلمان با بدهی مشترک. فرهنگ مالی محافظه‌کارانهٔ آلمان، که ریشه در تاریخ و تجربهٔ تورم‌های سنگین دارد، مانع از آن شده که بازار اوراق قرضهٔ واحد اروپایی شکل بگیرد.

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در سیاست‌های مالی اروپا تأثیرگذار است، تفاوت‌های موجود در رویکردهای مختلف کشورها به موضوع بدهی مشترک است؛ این تفاوت‌ها تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر شاخص‌های جهانی نظیر شاخص MSCI World دارند که نمایانگر وضعیت کلی بازارهای مالی جهان است.

تا وقتی این مانع برداشته نشود، یورو شانسی برای سلطه جهانی نخواهد داشت. اروپا باید سریع‌تر حرکت کند، وگرنه چین با سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های دیجیتال و گسترش یوآن، خلأ موجود را پر خواهد کرد.

ارزهای جهانی، فقط اقتصاد نیستند

قدرت یک ارز تنها به سیاست‌های اقتصادی بستگی ندارد. عوامل دیگری همچون اعتماد عمومی، انسجام سیاسی، شفافیت مالی و ثبات حقوقی هم نقش مهمی دارند. در اینجا، اروپا نیاز به تقویت ساختارهای نهادی خود دارد. بدون آن، حتی یورو هم در برابر دلار شکننده خواهد بود.

آینده‌ای پر از ابهام

ما در برهه‌ای تاریخی ایستاده‌ایم. شاید سال ۲۰۲۵، سالی باشد که نسل‌های بعدی از آن به‌عنوان آغازی بر پایان سلطهٔ دلار یاد کنند. شاید هم این پول قدرتمند، بار دیگر با سیاست‌های تازه به میدان بازگردد. هنوز چیزی قطعی نیست.

آنچه مشخص است، این است که در دنیای امروز، هیچ ارزی تا ابد در صدر نمی‌ماند. بازی قدرت همیشه در جریان است—و تنها کسانی موفق خواهند بود که زودتر آماده شوند، شجاعانه تصمیم بگیرند، و با هوشمندی حرکت کنند.

شما چطور فکر می‌کنید؟ آیا زمان خداحافظی با دلار فرا رسیده است؟ یا هنوز زود است؟